نگارش شریعتی و هایدگر نشانگر استمرار عقب ماندگی ماست

به گزارش عینک گوچی محمد زارع شیرین کندی، عضو هیأت علمی دانشنامه دنیا اسلام و نویسنده کتاب هایی چون تفسیر هایدگر از فلسفه هگل و هایدگر و مکتب فرانکفورت و مترجم آثاری چون لوکاچ و هایدگر: به سوی فلسفه ای جدید اثر لوسین گلدمن در تازه ترین یادداشت ارسالی خود برای خبرنگاران به نقد کتاب شریعتی و هایدگر نوشته سیدجواد میری، منتشر شده از سوی انتشارات نقد فرهنگ پرداخته است. این یادداشت را در ادامه مطالعه کنید:

نگارش شریعتی و هایدگر نشانگر استمرار عقب ماندگی ماست

نفس نگارش و نشر کتابی با عنوان شریعتی و هایدگر نشان دهنده استمرار عقب ماندگی، به خود نیامدگی و درجا زدگی ما و نمونه و مظهر شاخص توسعه نیافتگی ماست. شریعتی در مقام یک شیعه اثناعشری که فریادگر دردهای محرومان و مستضعفان عالم بود چه ربطی به هایدگر دارد؛ متفکری که پنجه در پنجه هراکلیتوس، پارمنیدس، افلاطون، ارسطو، دکارت، هگل می انداخت و از آنها سین جیم می کرد و از این استنطاق ها تفکری نو پدید می آورد که ناظر به وجود و زمان کنونی ماست. بعید بود که شریعتی صفحه ای از آثار هایدگر را عمیقا بفهمد تا چه رسد به این که در کنار او بنشیند و حرفی برای گفتن داشته باشد.

شریعتی ظواهری از ایدئولوژی چپ را با ظواهری از تشیع اثنی عشری درآمیخته بود و وظیفه اش را فریاد کشیدن علیه ظلم و بیداد و خفقان و اختناق و اقتصاد سرمایه داری و تکنولوژی مدرن می دانست. او روشنفکر ایدئولوگ بود، اما این چه ربطی به هایدگر در مقام متفکری دارد که آرام و شکیبا و سنگین به شیوه پدیدار شناختی و هرمنوتیکی اصطلاحات یونانی و نحوه تطور آنها در دوره رومی و در دوره جدید را می کاوید تا راهی به اندیشه اصیل و سرآغازین یونانی بیابد و از این طریق متافیزیک دو هزار و پانصد ساله را واکاوی و واچینی کند. شریعتی انقلابی بود آن هم در جامعه ای که اولین گام های مدرنیزاسیون را برمی داشت و با انقلاب او و همراهان و همفکرانش تمام رشته های مدرنیزاسیون پنبه شد و جامعه به دهه ها عقب تر برگشت. این چه ربطی به متفکر بزرگ قرن بیستم دارد که نه انقلابی بود، نه چپ بود، نه راست بود و نه محافظه کار، بلکه فیلسوفی بود در حد افلاطون و ارسطو که می خواست در کلبه جنگلی خویش مطالعه و غور و تامل کند و زمان و زمانه را در یابد و بیندیشد. متفکری که اینک برای فهم آثارش باید سعی بلیغ و جهد کثیر کرد و باید استاد دید.

شریعتی نه علاقه داشت و نه فرصت، که دریابد در دنیای مدرن چه اتفاق افتاده و این عالم محصول چه اندیشه ای است. او صرفا تاریخ اسلام و جهت گیری طبقاتی آن را با مفاهیم و مقولات مارکسیستی تبیین می کرد و قادر به دیدن افق های پیش رو نبود و نمی توانست ببیند. اما هایدگر تحول عصر جدید را از اندیشه ها و بنیادهای فکری و فلسفی اش پی می گرفت و متافیزیک غرب را واچینی و واکاوی می کردطوری که بدین سان عناصر و مولفه هایش به واسطه شیوه پدیدارشناختی هرمنوتیکی او آشکار می شد. شریعتی دردمند بود و دردهایش را هنرمندانه بیان می کرد اما صرف دردمندی به تفکر عمیق و دقیق راه نمی برد. هایدگر متقدم متفکری دقیق و نظام مند بود و هایدگر متاخر هم به همان اندازه عمیق و دقیق بود اما محتوا و متعلق تفکرش گشت پیدا نموده بود.

شریعتی صندلی خود را در تاریخ اخیر ما دارد و این صندلی والایی است. لذا نباید با قیاس کردن او با بزرگان تفکر غربی این صندلی را سست کنیم یا آن را تنزل بدهیم. شریعتی هرگز قابل قیاس با هایدگر نیست. در این کشور شاید بسیار نادر باشند کسانی که اندیشه های هیدگر را دریافته باشند، چه رسد به شریعتی که در عمر متاسفانه کوتاهش فرصت اندیشیدن به آرا و آثار هایدگر را پیدا نکرد.

شریعتی با دنیای جدید و محصولات آن علی الخصوص با سرمایه داری، اقتصاد لیبرال و اردوگاه های کار اجباری، آشوویتس و... سرستیز داشت اما هرگز فکر نمی کرد که همه آنها از ریشه واحدی برخاسته اند. شریعتی هرگز با خودبنیادی (سوبژکتیویته)، بشر انگاری، غیبت خدایان، مذهب اصالت علم و تکنیک در عمیق ترین صورت اش نیندیشید و شاید نمی توانست، به علت فشار زمانه، بیندیشد. اما تمام هم و غم هایدگر اندیشیدن مفاهیم مذکور در عمیق ترین صورت آنها بود. او به غرب و متافیزیک غرب در تاریخ دو هزار و پانصد ساله اش می اندیشید، چیزی که هرگز به مخیله شریعتی و امثال او هم خطور نمی کرد. درست است که شریعتی غرب ستیز بود و هایدگر هم منتقد غرب به شمار می آید، اما میان آن ستیز و این انتقاد تفاوت از ایدئولوژی تا تفکر فلسفی است و توضیح و بیان آن به سال ها تامل و مطالعه و تحقیق احتیاج دارد. اگر شریعتی با کامو و سارتر در یک جا نشانده می شد باز می توانست وجهی داشته باشد اما نشاندن شریعتی با هایدگر در یک مجلس نمی تواند وجهی جز بی خبری از اندیشه های هایدگر و عقاید شریعتی داشته باشد. آرای سطحی شریعتی کجا و تفکرات ژرف و پایدار و سخت هیدگر کجا!

منبع: خبرگزاری مهر

به "نگارش شریعتی و هایدگر نشانگر استمرار عقب ماندگی ماست" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "نگارش شریعتی و هایدگر نشانگر استمرار عقب ماندگی ماست"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید