گریلند و شکار در دنیایی از برف و یخ
به گزارش عینک گوچی، از شکارچیان اینوئیت گرفته تا گستره وسیع برف و یخ، تصاویر عکاس دانمارکی کارستن اگوانگ از شیفتگی سه دهه ای نسبت به منطقه کم جمعیت گرینلند سرچشمه می گیرد.
به گزارش عینک گوچی، ادای احترام بصری کارستن اگوانگ به گرینلند نتیجه شیفتگی ریشه دار و پایدار او به این کشور است. او در تصاویرش وابستگی شدید بین انسان ها، حیوانات و محیط اطراف را آنالیز می نماید.
کارستن می گوید وقتی تقریباً 30 سال پیش کار درگرینلند را آغاز کردم، به طبیعت بکر و حیات وحش علاقمند بودم. چند سال بعد متوجه شدم که منحصر به فرد بودن گرینلند در مردم ساکن این کشور نیز یافت می گردد.
وی گفت: من شرایط زندگی را برای حیوانات و انسان ها به طور یکسان در دنیایی از یخ و برف ثبت کردم. مردم گرینلند این توانایی را دارند که در منظره ای خیره نماینده و زیبا، اما بعلاوه خشن و وحشی حرکت نمایند.
عکاس دانمارکی اضافه نمود: این سرزمین بکر و دست نخورده به وسیله انسان، به شدت در معرض خطر است. در سطح دنیای، با افزایش تقاضای ما برای منابع و بهره برداری از آنها، منطقه ها طبیعی وحشی کاهش یافته و تکه تکه می شوند. آخرین گستره های دست نخورده دنیا عمدتاً در قطب ها یافت می شوند، جایی که افراد کمی در آن زندگی می نمایند.
کارستن گفت: درک وسعت سرزمین گرینلند سخت است. توندرا بی سرانجام با گیاهانی منحصربفرد که رنگ های آن بر اساس فصل تغییر می نماید و یخ که در همه جا وجود دارد و به طرق مختلف منظره را شکل می دهد. طبیعت گسترده است. منظره ها وحشیانه، قانع نماینده و طلسم نماینده هستند، همه در یک زمان. به عنوان یک انسان، احساس کوچکی و بی اهمیتی اجتناب ناپذیر است. در گرینلند، طبیعت دست نخورده به منطقه ها جداگانه محدود نمی گردد، بلکه فضای بی سرانجامی از طبیعت رام نشده را تشکیل می دهد، تا آنجا که چشم می تواند ببیند.
منظره ها بکر گرینلند از هر نظر فوق العاده است، با زیبایی نفس گیر. برای من، زمانی که بتوانم یک سوژه زنده را در محیط تماشایی قرار دهم، عکاسی بیشترین حس را دارد. تصویر حسی از مقیاس مطلق و ابعاد باشکوه منظره قطب شمال را نشان می دهد. در منطقه ها قطب شمال، شرایط از هر نظر بسیار فرق دارد. تنها گونه هایی که پیروز شده اند خود را با آب و هوای سخت وفق دهند، با جابه جایی های عظیمش از تابستان به زمستان، می توانند در اینجا زنده بمانند.
تعداد گونه ها در گرینلند در مقایسه با سایر نقاط روی زمین و با توجه به وسعت وسیع این کشور کم است. این واقعیت باعث می گردد گونه های قطب شمال که در اینجا زنده می مانند، مجذوب کننده تر می شوند.
من می خواهم بگویم حیوانات قطبی چقدر خوب با شرایط سازگار شده اند. این توانایی در طول نسل های زیادی تقویت شده است و نمی توان آن را به سرعت تغییر داد - احتمالاً صد ها یا حتی هزاران سال طول می کشد؛ و این باعث می گردد که تأثیر تغییرات آب و هوایی که در این دهه های کنونی اتفاق می افتد، هشداردهنده تر گردد.
امیدوارم که عکاسی من به تغییر نگرش نسبت به گرینلند و استفاده از منابع طبیعی یاری کند. نظر من این است که مردم گرینلند اغلب احساس می نمایند که درک درستی از آن ها نیست و تاریخ، فرهنگ و فلسفه زندگی آن ها واقعاً محترم شمرده نمی گردد. این امر به ویژه در رابطه با حیوانات نمادینی مانند خرس قطبی و نهنگ که شکارش بسیار بحث برانگیز است، صادق است. امیدوارم عکس من نشان دهد که شکار در گرینلند هویت فرهنگی را تشکیل می دهد. امیدوارم این عکس ها دیدگاهی چندوجهی از نقش پیچیده شکار معیشتی در جامعه گرینلند به شما ارائه دهند.
تصاویر من پرتره هایی از سنت شکار منحصر به فرد گرینلند است. قصد من این نیست که شکار را تجلیل کنم، بلکه صرفاً آن را همانطور که هست نشان دهم. اگرچه شکارچیان گرینلند شایسته احترام و جایگاهی هستند که در جامعه گرینلند دارند، اما بی عیب نیستند. تصور عاشقانه اینوئیت ها که فقط برای تغذیه خانواده هایشان شکار می نمایند و از تک تک اعضای یک حیوان کشته شده استفاده می نمایند و همه چیز را کاملاً پایدار می نمایند، گاهی اوقات با واقعیت در تضاد است.
با گذراندن زمان قابل توجهی با شکارچیان گرینلند، متوجه شدم که مفهوم شکار چقدر مهم است و چقدر برای مردم گرینلند معنی دارد. شکار امرار معاش در خصوص قرار دادن غذا روی میز است، اما در عین حال چیز های بیشتری نیز در پی دارد. تعدادی از عناصر مرتبط با شکار با ریشه های فرهنگی عمیق در ادراک و هویت گرینلند وجود دارد.
منبع: فرارو